iStory

خاطرات روزانه من

iStory

خاطرات روزانه من

در این بلاگ به صورت روزانه دست نوشته های خودم رو منتشر میکنم

پیام های کوتاه
  • ۱۴ دی ۹۳ , ۲۱:۱۹
    علی
بایگانی
آخرین مطالب

١١ دی ١٣٩٣

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۰۴ ق.ظ
صبح ساعت ١٠ با یه حالت منگی از خواب بیدار شدم دهنم کلا یه حالت یه جوری داشت و چشمام به زور باز میشد ! با کلی مذاکره ماشین خواهرم رو گرفتم و به بهونه های مختلف از خونه زدم بیرون 
 الان ساعت ١٢:٣٥ هست  نشستم توی ماشین به آهنگ رض گوش میدم ، حوصله هیچ کاری رو ندارم ، تایپ کردن هم برام سخته با این لعنتی ! یه دوست قدیمی هم الان مسیج داده خیلی داره خودش رو میگیره دوس دارم بهش بگم کوردوم گوری بودی تا الان ؟ خلاصه که ملت همین جورین تا کارت دارن بهت مسیج میدن ! الان هم منتظر هم عرفان مغازه اش رو باز کنه تا دوباره خودم دو لش کنم تو مغازه اش . سفارش پشت سفارش...
زندگی ام یه حالت بی هوده داره دیگه ، کلا نمیدونم چی کار کنم ؟ 
الان ( ٤:٢١ )  تو کافه نشستم سیگار ام دستمه  و دارم تایپ میکنم ! عرفان هم مشغول کارای مهمونی  امشبش هست و کلی تجهیزات گذاشته رو میز کارش :دی آدم حوس مهمونی میکنه این جوری ! 
هنوز توی کافه نشستم ، دیگه از کمر درد دارم میمیرم ، ولی از یه طرف هم حال خونه رو ندارم ، بقیه هم یه جوری دارن نگاه تایپ کردن من میکنن که انگار دارم اورانیم غنی میکنم :دی والا با این نوناشون !
الان ٢٠١٥ شد یکم شنگولم ، دارم آلبالو خشک میخورم ! خیلی خوبه ! ایشاالله سال خوبی باشه ! سال دیگه این موقع یه گهی شده باشم ! 
فعلا 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۱۱
Admin

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی